۳۱۶
Original US Airdate: ۱۸ February 2009
خلاصه این قسمت:
این قسمت مانند قسمت ۱۰ فصل چهار با باز شدن چشمهای «جک شپرد» آغاز شد. او در میان جنگل روی زمین خوابیده بود. از همان ابتدا مشخص بود که نقش جک بعد از مدتها در سریال پررنگ خواهد بود. جک با صدای کمک خواستن کسی در حالی که تکهای کاغذ در دستش بود، بلند میشود. «هرلی» با جعبه گیتار در دریاچه از او کمک میخواست و کمی آنطرفتر «کیت» افتاده بود. همین چند دقیقه اول نفس تماشاگر را حبس میکند. پس همه شش نفر بازگشتهاند؟ قسمت قبلی جایی تمام شد که «سان»، «بن»، «جک» و «دزموند» به محل اقامت «الواز هاکینگ» مادر مرموز دانیل فارادی رفته بودند. در سالنی یک آونگ بزرگ روی نقشهای تاب میخورد و او توضیح داد که در آن اتاق انرژی الکترومغناطیس وجود دارد که به انرژیهای مشابه در جهان متصل است و محل جزیره را مشخص میکند. از آنجایی که جزیره در زمان و مکان حرکت میکند تنها زمانهای کوتاهی پنجرههایی برای ورود به جزیره باز میشود و پنجرهای که برای اوشئنیک ۶ باز شده تا ۳۶ ساعت دیگر بسته خواهد شد. مادر فارادی نامهای از طرف جان لاک به جک داد و از او خواست چیزی که متعلق به پدرش است را به جان لاک بدهد. هواپیمایی شرکت هواپیمایی «اجیرا» با شماره پرواز ۳۱۶، از لوسآنجلس به سمت گوام پرواز خواهد کرد و قرار شد که این چندنفر با آن هواپیما سفر کنند تا به جزیره بازگردند.
پس از این اتفاقات جک به خانه خودش بازگشت و در کمال تعجب «کیت» را دید که بدون «آرون» به نزد او آمده و برای پرواز آماده است. بن قبلا اشاره کرده بود که همه دیر یا زود متقاعد میشوند. کیت از جک خواست که از آرون چیزی نپرسد. جک به دیدن پدربزگش رفت و در چمدان او کفشهای پدرش را پیدا کرد. ناباورانه آنها به پای جان لاک در تابوت خوابیده کرد و تابوت را هم همراه خود به فرودگاه برد. در فرودگاه، جک هرلی را دید که بلیت ۷۸ صندلی را خریده و اجازه نمیداد مسافرین دیگر با آن پرواز سفر کنند. از طرفی سعید دستبند زده همراه با پلیسی وارد هواپیما شد. آخرین نفر، «بن» بود که با صورتی زخمی و دستی شکسته خود را به پرواز رساند. اما خلبان این پرواز کسی نبود جز خلبان هلیکوپتر یعنی «فرانک لاپیدس». او پس از دیدن گروه متوجه شد که مقصد پرواز جایی بهجز گوام است.
صحنه آخر دوباره جک، هرلی و کیت را در جزیره نشان میدهد که کسی با لباس افراد دارما به طرفشان نشانه میرود، او جین است !
حرفهای ما:
خدا پدر و مادر سازندگان سریال رو بیامرزه چون فکر میکردیم باید تا آخر این فصل صبر کنیم تا Oceanic 6 به جزیره برگردند .
اما نکات بسیار جالبی در این قسمت دیده شد که نشان از تیزهوشی و کار زیبای نویسندگان و سازندگان سریال بود، دقت کنید :
- وجود جان لاک در تابوت که یک جورایی جای پدر جک را در قسمت اول گرفته است .
- سعید که به نطر میرسد این بار نقش کیت را بازی کرده و توسط یک پلیس زن قرار است به جزیره گوام منتقل شود. اما چرا به گوام خودش یه سوال هستش و اینکه آیا پلیس مورد نظر مثل اون مارشالی که کیت را همراهای میکرد خواهد مرد ؟
- چارلی که یک گیتار با خود حمل میکند که یحتمل باید متعلق به چارلی باشد , اما آیا چارلی از او اینرا خواسته است ؟
- جک که دوباره کت و شلواری مثل دفعه قبل به تن دارد و نامه ای که جان برایش نوشته و مارا یاد نامهای میاندازد که سایر همیشه همراه خود داشت .
- خلبان هواپیما هم همان کسی هست که قرار بود خلبان پرواز ۸۱۵ باشد یعنی فرانک لاپیدوس .
جالب است که هیچ کدام از کودکها درون پرواز نیستند ؟!
اما نکته عجیب سرو صورت زخمی بن است و همچنین دست بسته شده اش که این بیننده را به این فکر می اندازد که شاید بن میخواسته پنی را بکشد و همه اینها حاصل درگیری او با دزموند بوده , خدا نکنه اینجوری باشه .
امتیاز ما: ۴ از ۵